با سلام
حتماً تا حالا راجع به این موضوعات زیاد شنیدید لذا با توجه به حلول ماه مبارک بد ندیدم مطالبی هر چند تکراری برایتان آورده شود لذا خواهشمندم اگر تجربه شخصی داری با ارسال آن و سنجاق شدن به این مطلب دوستانتان را بی نصیب نگذارید.
التماس دعا
** اگر خنده واقعی باشد، احساس
شادمانی را به وجود می آورد، اما بعضی وقتها خنده ها ظاهری است، یعنی فرد در درون خودش
احساس خوشی ندارد و ظاهراً می خندد. به این نوع خنده متناقض یا «پارادوکس» می گویند،
به این معنی که در درون یک احساس و در بیرون احساسی متفاوت وجود دارد.
معمولاً
نوع خنده خیلی زود شناخته می شود، چون اثری که ما انتظار داریم در طرف
مقابل ما ایجاد نمی کند. به همین دلیل گاهی واژه «زهرخند» یا «نیشخند»
در کنار «لبخند» جای می گیرد.
مثل افرادی که ظاهراً می خندند، اما در درونشان غوغایی برپاست و فقط تظاهر به خنده می کنند.
نقش واسطه های
شیمیایی
* در اثر خنده چه فعل و
انفعالاتی انجام می شود و به لحاظ علمی، آیا خندیدن برای انسان مفید است؟
** واسطه های شیمیایی مغز ما تحت تأثیر عوامل هیجانی دستخوش
تغییر و تحول می شوند. مثلاً وقتی ما غمگین هستیم، تنظیم «سروتونین» که
یک ناقل شیمیایی است، در مغز ما به هم می خورد.
در واقع وقتی افسرده و غمگین هستیم، سروتونین کاهش پیدا می کند، اما وقتی می خندیم «دوپامین» که به عنوان ناقل شیمیایی در موضوعاتی مثل لذت بردن از زندگی و... اثر دارد، افزایش پیدا می کند و با زیاد شدن دوپامین احساس خوشی و لذت در ما ایجاد می شود و احساس رضایتمندی از زندگی پیدا می کنیم. اثرات واسطه های شیمیایی بسیار شگفت انگیز است، به طوری که با آزاد شدن دوپامین در اثر خندیدن (اگر از ته دل باشد) آنقدر احساس رضایت از زندگی به ما دست می دهد که حتی اگر وضع اقتصادی خوبی هم نداشته باشیم، باز هم از زندگی راضی خواهیم بود، زیرا همین واسطه های شیمیایی میزان رضایت ما را از زندگی بالا می برند.
«خنده» علاوه بر احساس رضایت و خوشحالی در زندگی اگر
از ته دل باشد و تظاهر نباشد باعث افزایش یادگیری نیز می شود. (دوپامین باعث افزایش
یادگیری می شود(
افراد سالم می
خندند
* چرا بعضی افراد خنده
رو هستند و راحت می خندند، اما بعضی ها با خنده قهرند؟
** یکی از مکانیسمهای دفاعی در
افرادی که سلامت روان دارند، شوخ طبعی است و با اینکه با مسایل و مشکلات و سختی ها روبه
رو می شوند، توانایی به شوخی گرفتن بعضی مسایل را دارند و گاهی به مشکلات خودشان می
خندند که به این افراد «هیومور» می گویند.
در واقع می توانیم بگوییم خنده مکانیسم بالغ است و افرادی که نمی خندند، دارای شخصیتهای ناپخته و نابالغ هستند و این افراد را حتی به زور نمی توانید بخندانید و به هیچ شیوه ای نمی توانید آنها را وادار به خندیدن کنید.
معمولاً این افراد دارای
شخصیتهای بدبین، خسیس، افسرده و گوشه گیر هستند که به آنها «اسکیزوئید»
می گویند، یعنی افرادی که راحت نمی خندند.
این افراد از چیزی لذت نمی
برند. مثلاً در افرادی که دچار افسردگی می شوند، یکی از ویژگیهای آنها
این است که طی مثلاً دو هفته از چیزی لذت نبردند و در ناحیه پیشانی
آنها خطوط امگا دیده می شود.
انرژی مثبت کسب
کنید
* همنشینی با این افراد
چه پیامدهایی دارد؟
** تحقیقات دکتر «ایموتو» در
سال 1990 تا سال 2000 طی 10 سال مطالعه روی کریستالهای آب خیلی جالب است، وقتی در این
بررسی کریستالهای آب را می گرفتند و در مقابل آنها می خندیدند، شکل کریستالها زیبا
می شده، اما وقتی گریه می کردند، کریستالها بسیار نازیبا بودند.
این موضوع روی بدن انسان نیز که سه چهارم آن آب است، صدق می کند و بر روح و روان ما اثر می گذارد.
ما همیشه در ارتباط هایمان باید دنبال کسی
بگردیم که انرژی منفی به ما ندهد، چون معمولاً انرژیهای اطرافمان را جذب می کنیم و اگر با
افراد بدبین و منفی همنشین باشیم، خواه ناخواه انرژی منفی به ما منتقل
می شود، در حالی که اگر با آدمهای شاداب و خنده رو نشست و برخاست داشته
باشیم، انرژی مثبت از آنها کسب می کنیم و روح و روان ما صدمه نمی بیند.
خنده زیاد
ممنوع
* آیا خنده زیاد مفید
است یا مضر؟ آیا زیاد خندیدن بیماری تلقی نمی شود؟
** هر چیزی حتی اگر بهترین و
مفیدترین باشد، باید متعادل و نرمال باشد و از استاندارد خود تجاوز نکند. «خنده» هم از این
قاعده مستثنا نیست و باید در حد تعادل باشد. ما در احادیث دینی هم داریم که خنده باید
حد و اندازه داشته باشد.
اگر بی خود و بی جا بخندیم، ضرر دارد، اگر زیاد بخندیم، ضرر دارد. مثلاً افرادی که در هر شرایط و اتفاقی می خندند(مثل وقتی که در یک تصادف چند نفر کشته و مجروح شدند)، دچار مشکل روانی و بیماری هستند و نیاز به درمان دارند.
دوقطبی ها
معمولاً
افرادی که دارای اختلالات خلقی
دوقطبی هستند یکی از علایم آن شاد بودن بیش از حد آنهاست که باید تحت درمان قرار گیرند و
اگر از اندازه خارج شود، نیاز به پیگیری جدی دارند.
کسانی که مسایل جدی زندگی را به
شوخی می گیرند، دچار مشکل هستند و باید درمان شوند.
کجا و کی
بخندیم؟
* اینکه می گویند، خنده بر هر درد بی درمان
دواست، چقدر مورد تأیید است؟
** به طور کلی آدمها باید یاد
بگیرند، یک زمانی به مشکلاتشان بخندند که بخواهند مشکل را کوچک کنند، اما نه اینکه به
همه چیز و همه کس بخندند. آدمهای لوده و کسانی که بی خودی می خندند، بیمارند و
خنده آنها تأثیری در درمان دردشان ندارد و مشکلی را هم حل نمی کند، چه بسا به
مشکلاتشان بیفزاید.
بر این اساس، خندیدن باید
سنجیده و به موقع باشد. اگر به این صورت باشد، خب در بالا بردن سیستم دفاعی بدن مؤثر
است و در افزایش قدرت یادگیری تأثیر دارد و... در نتیجه قدرت مقابله با
بیماریها افزایش می یابد و فرد به بیماریهای جسمی هم کمتر دچار می شود.
موانع را کنار
بزنید
* برای دستیابی به این مهم، شاد بودن، خندیدن
با اثرات مثبت و... چه باید کرد؟
** با توجه به اینکه «خنده»
تجلی یک احساس در درون ماست که همان احساس شادی است. هر کسی باید ببیند چه موانعی بر سر راه
شاد بودنش قرار دارد و چطور می تواند این موانع را از سر راه بردارد.
به اعتقاد من، اگر هر کس به
این موضوع توجه کند که «عمر
چقدر کوتاه است» و چه عزیزانی بودند و رفتند اینکه خود ما قرار است چقدر عمر کنیم... از
هر نفسی که می کشیم، لذت می بریم و شکر خدا را بجا می آوریم. از اینکه در کنار
عزیزانمان هستیم، لذت می بریم و... اگر این احساس را در خودمان بپرورانیم و آن
را تقویت کنیم، همیشه شادمان خواهیم بود و این شادی را به دیگران هم
منتقل خواهیم کرد.
در حالی که بعضی وقتها خودمان مانع ایجاد می
کنیم. یکی از چیزهایی که مانع شادی می شود، وجود افکار منفی در ذهنمان است که باید سعی
کنیم از آنها فاصله بگیریم و اگر هر کس بتواند موانع شادی را در زندگی
اش تشخیص دهد و آنها را از سر راه بردارد و با آنها مقابله کند، قطعاً
آدم شادی خواهد بود و زندگی شیرین و حتی طول عمر بیشتری خواهد داشت.
به قول یکی از استادان که می گفت، انسان باید همیشه دو تا حبه قند توی دلش آب کند، بعد از خانه بیرون برود. اگر این کار را بکند، تمام روزش شیرین خواهد شد. مصداق «بخند تا دنیا به رویت بخندد». تهیه کننده:پروین محمدی
منبع: سایت کنجکاو
راز شاد زیستن ،اندرومتیوس ، ترجمه ی وحید افضلی راد (تهران : نشر نیریز )
منبع: انجمن حمایت از بیماران دیستروفی
طب مکمل یا طب جایگزین در کنار پزشکی مدرن به تازگی در جهان به ویژه کشورهای غربی طرفداران زیادی پیدا کرده است و حتی در موسسات و
دانشگاههای معتبری در این کشورها درباره بخش های مختلف ان تحقیق و اموزش داده می شود.
در دعا درمانی تلاش می شود از طریق خواندن ادعیه و اذکار، توکل و توسل به قدرت الهی، توانایی سامانه ایمنی بدن بیمار تقویت شود و این افزایش قدرت سامانه دفاعی به بیماران کمک بسیار زیادی در درمان بیماری مزمن می کند.
تحقیقات نشان می دهد دعا خواندن و ذکر گفتن فشار خون را پایین می اورد، ضربان قلب را ارام می کند و از بیماری های مرتبط با سامانه دفاعی بدن پیشگیری می کند.
بیماری هایی همچون دیابت، بسیاری از بیماریهای پوست و مو، برخی از
بیماری های کلیوی و ریوی و برخی بیماری های عفونی به شدت تحت تاثیر
سامانه دفاعی بدن هستند که دعا درمانی از تعداد موارد و شدت این نوع
بیماری ها در بدن ما می کاهد.
دعا حتی می تواند در جراحی ها به بهبودی زودتر بیماران و کاهش مقدار انتی بیوتیک مورد نیاز پس از عمل منجر شود.
همچنین در پزشکی مدرن امروز در تحقیقات متعدد ثابت شده است دعا در درمان بیماران اعصاب و روان و همچنین پیشگیری از این بیماری ها که در عصر حاضر شیوع زیادی یافته است تاثیر به سزایی دارد.
دعا درمانی برای مسلمانان بسیار قابل لمس تر است چون در اموزه های دینی انان به توسل و توکل الهی بارها تاکید شده است اما محققان غربی که به دوری مردم در غرب از دعا و معنویت واقفند به تازگی به تحقیق در این باره علاقمند شده اند.
منبع :http://1000gol.blogtak.com/post-16739.html
الا بذکرالله تطمئن القلوب
“همانا با ذکر خدا دلها آرام میگیرند “
در سالهاى اخیر مراکز تحقیقاتى مهمى در جهان تأسیس شده که دستور کار آنها بررسى ارتباط بین مذهب و سلامتى است و تاکنون صدها مطالعه در این زمینه انجام شده که نتایج همه این بررسىها بر یک امر واحد اشاره مىکند و آن این است که «میزان ابتلاء به بیماریها و مرگ در افراد با ایمان کمتر از سایرین است و لذا این افراد سلامتى جسمى، روانى و اجتماعى و همچنین، طول عمر و رضایت بیشترى از زندگى دارند.» محققین مذکور به این نتیجه رسیدهاند که اصول مشترکى در دستورات مذهبى ادیان عمده جهان از جمله اسلام وجود دارد که از سلامتى پیروان آنها محافظت مىکند.
این اصول مشترک ریشه در معنویت ادیان دارد. معنویت عبارت از اعتقاد به خداوند و یا قدرت برتر است. در طب معنوی تلاش میشود از طرق مختلفی قدرت دفاع بیمار و اعتماد به نفس او را افزوده و به کنار آمدن او با مشکلات و بیماریهای مزمن کمک نمایند. یکی از این عوامل دعا میباشد. همان ذکر الله. ذکر نامهای خداوند که به معنی باخبر ساختن، خبر گرفتن و توجه کردن ارادی ذهن هوشیار و خود آگاه از آن چیزی که در ناخود آگاه آدمی وجود دارد باعث رفع ابهامات شده و آرامش و اطمینان جایگزین آن ابهامات میگردد .
دعا بر قراری ارتباط با کمال مطلق است، هر چند ممکن است این کمال مطلق نامهای مختلفی داشته باشد. دعا گفت و گویی دو طرفه میان خداوند و بنده اوست. دعا اعلام یک نیاز به موجودی بینیاز، قدرتمند و بخشنده است.
دعا درمانی، از ماقبل تاریخ سابقه داشته و نوعی شفابخشی باستانى است که با متوجه کردن ذهن و قلب به سوى ذات پروردگار انجام مىشود.
باید دانست دعا درمانی یک روش جایگزین نیست بلکه مکمل سایر درمانهاست که اخیراً جزو اصلیترین تحقیقات علمی قرارگرفته است.
تحقیقات نشان میدهد دعا خواندن و ذکر گفتن فشار خون را پایین میآورد، ضربان قلب را آرام میکند و از بیماریهای مرتبط با سامانه دفاعی بدن پیشگیری میکند. بیماریهایی همچون دیابت، بسیاری از بیماریهای پوست و مو، برخی از بیماریهای کلیوی و ریوی و برخی بیماریهای عفونی به شدت تحت تاثیر سامانه دفاعی بدن هستند که دعا درمانی از تعداد موارد و شدت این نوع بیماریها در بدن ما میکاهد. دعا حتی میتواند در جراحیها، به بهبودی زودتر بیماران و کاهش مقدار آنتی بیوتیک مورد نیاز پس از عمل منجر شود.
همچنین در پزشکی مدرن امروز در تحقیقات متعدد ثابت شده است دعا در درمان بیماران اعصاب و روان و همچنین پیشگیری از این بیماریها که در عصر حاضر شیوع زیادی یافته است تاثیر به سزایی دارد.
دکتر رندولف بایرد در بیمارستان عمومی شهر سان فرانسیسکو تحقیق جالبی انجام داده است. وی 393 بیمار را که در بخش مراقبتهای قلبی بیمارستان بستری بودهاند در دو گروه قرار داد. در یک گروه به طور مرتب توسط افرادی خاص به عنوان دعا کننده، دعا میشد و برای گروه دوم هیچگونه دعایی انجام نمی شد. هر دو گروه درمانهای دارویی را به صورت مشابه دریافت میکردند و از نظر سن، جنس، میزان ابتلا به بیماری انسداد شرایین قلبی و... یکسان بودند.. ده ماه بعد نتایج شگفت انگیزی به دست آمد. بیمارانی که برایشان دعا شده بود 5 برابر کمتر از بیماران دعا نشده به آنتی بیوتیک نیاز پیدا کرده بودند. 2.5 برابر کمتر از بیماران دعا نشده دچار انسداد عروق قلب شده بودند و میزان ایست قلبی در بیماران دعا شده کمتر بود.
دکتر دتلولینک استاد روان شناسی عصبی در دانشگاه بن آلمان و متخصص اختلالات و بی نظمی درخواب معتقد است که به وسیله دعا و نیایش قبل از خواب افراد مبتلا به کابوسهای مستمر شبانه میتوانند کنترل خواب خود را دردست گرفته و کابوس تلخ خود را به رویای شیرین مبدل کنند. به گفته دکتر لینک خواندن منظم دعا قبل از خواب میتواند از طریق زدودن افکار پلید و ناپاک از ذهن به رهایی افرادی که از کابوسهای وحشتناک رنج میبرند، کمک بزرگی بکند. به گفته این دانشمند آلمانی، شماری از بیماران مستاصل وی با استفاده از این روش دعا درمانی موفق شدهاند تا سلامتی نسبی و خواب راحت خود را مجددا بازیابند.
ویلیام جیمیز معنقد است، آدمی در تلاش های خود ذخیره و انرژی روانی خود را از دست میدهد و تنها منبعی که میتواند آن انرژی را جبران نماید، اتصال به قدرت لایزال الهی است و این اتصال حاصل نمیگردد، مگر با دعا و مناجات.
دکتر هوبرت بنسون نیز در کنفرانس ارزشهای درمانی دعا اعلام کرد: دعا خواندن مغز را بکار میاندازد، عوارض ایدز را کاهش میدهد، از فشار خون میکاهد، نازایی را درمان میکند. ....تکرار دعاها باعث کاهش میزان تنفس و فعالیت موجی مغز میشود و گاهی چنان قدرت درمانی دارد که نیاز به عمل جراحی یا درمان پر هزینه دارویی را از بین می برد.
یک دانشمند ژاپنی، به نام دکتر ماسارو اموتو با تحقیقی که به وسیله فیزیک کوانتومی انجام داده است، دستآوردهای خارقالعادهای در مورد نیروهای فکر و اندیشه، الفاظ و کلمات، احساسات، دعا، و انواع صداها پیش روی ما گذاشته که شعور ذاتی و هشیاری اشیای پیرامونمان را ثابت میکند را بدست آورده است.
طبق این کشفیات، نه تنها ما میتوانیم خیلی از مشکلاتمان را از طریق این نیروها، به خصوص نیروهای معنوی و الهی، برطرف کنیم؛ بلکه میتوانیم بر دیگران و محیط پیرامونمان اثر گذاشته و زندگیمان را بهتر و شیرینتر کنیم.
الکسیس کارلفیزیولوژیست مشهور در این باره میگوید: «دعا و نماز قویترین نیرویی است که انسانها میتوانند ایجاد کنند؛ نیرویی است که چون قوة جاذبة زمین، وجود حقیقی دارد. از راه دعا، بشر میکوشد نیروی محدود خود را با متوسّل شدن به منبع نامحدودی چون خدا افزایش دهد. هنگام دعا، خود را به قوّة محرکة پایان ناپذیری که تمام کائنات را به هم پیوسته است، متصل میکند و از او قدرت میگیرد. آثار دعا و نیایش در فعالیتهای مغزی انسان یک نوع شکفتگی و انبساط باطنی و گاه قهرمانی و دلاوری را تحریک میکند . »
دعا درمانی برای مسلمانان بسیار قابل لمستر است چون در آموزههای دینی آنان به توسل و توکل الهی تاکید بسیاری شده و دعا منبع بزرگی از آرامش و اطمینان می باشد. اما محققان غربی که به دوری مردم در غرب از دعا و معنویت واقفند به تازگی به تحقیق در این باره علاقمند شدهاند و قصدشان معرفی انواع معنویت درمانی است.
تهیه و تدوین : یگانه
منبع: http://darjostejoyemaana.blogfa.com/post-220.aspx
لطفاً تجربیات شخصی خود را پست کنید